کد مطلب:224042 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

سیر و سفر انسان معنوی
انسان در نظر فلاسفه الهی چهار سفر دارد كه درد و قوس نزولی و صعودی مراحل آن طی می شود و در نظام شریعت به مبداء و معاد تعبیر شده است فیلسوف شرق ملاصدرای شیرازی در كتاب نفیس اسفار می گوید انسان چهار سفر دارد:

1 - سفر از حق به خلق كه نزول روح از عالم تجرد به قالب ماده و نشئه عالم طبیعت است.

2 - سفر از خلق به خلق سفر داخلی و مبارزه حیاتی و تغذیه و اكل و ماكول و اخص و اشرف است.

3 - سفر از خلق به حق سفر نفس از ماده طبیعی و تبدیل ماده به نیرو شروع می شود.

4 - سفر از حق به حق سفر اخترامی و اختیاری و مرگ سفید و طبعی است كه برای خدا از همه چیز سفر كند و بگذرد.

این اسفار اربعه دوره تكامل و نظام كمالی آدمی است تا به مقصد و مقصود نهائی برسد در این مسافرتها 14 منزل است كه باید طی كنند هفت منزل قبل از دنیا تا مرگ و هفت منزل پس از حركت تا بهشت عدن برسد و در آنجا نیز مراحل تكامل وجود دارد كه به نسبت این نشئه جا و مكان می گیرد.

آن حقیقت نهائی علت آفرینش عالم وجود است كه در جمله انی اعلم ما لا تعلمون بیان فرموده است.

و علت اینكه اطوار آفرینش را تعبیر به قوس نزولی و صعودی نموده اند این است كه حركات تكاملی خواه حركت مادی یا جوهری و حركت معنوی استكمالی همه دوری است كه هر موجودی از مبداء حركت تا وصول به غایت و مقصد بدور مركز وجود و حقیقت منبع ماهیت خود می چرخد و دور می زند و از همان جا كه نزول كرده به حركت قوسی به همان طرف صعود می نماید و مفهوم انا لله و انا الیه راجعون درست حاكی همین معنی مكانیكی است كه شگفت انگیز است در مواد طبیعی و اجسام گلوله قوسی شكل حركت می نماید اقمار مصنوعی و صنعی قوسی از مبداء تا مقصد می روند انوار و تشعشعات نوری و صوتی همه قوسی



[ صفحه 436]



شكل تجلی می كنند كه قوس و قزح جو نماینده و حاكی همین اصل مكانیكی و علمی و طبیعی است و در شرع نیز مانند حركات افلاك و سیارات و نجوم و كواكب در فضا چنانچه در علم هیئت ثابت شده و همه قوسی است.

سیر قمر و استیضاء آن از شمس و حركت نوری آن دور كره زمین و طی بروج دوازده گانه همه نمونه بارز حركت قوسی نور است تا به اصل خود و مركز وجود خورشید بر گردد - طی مراحل و منازل بروج از هلال تا بدر و از بدر تا هلال و محاق همه نمونه حركت دوری است و تردیدی نیست كه حركت استكمالی باید دوری باشد چه به استدلال علمی ثابت شده كه كاملترین حركات مفید حركات دوری است زیرا حركت مستقیم دوری از اصل مركز و وجود است به خلاف حركت دوری كه به اصل وجود برمی گردد كه منه نخرج و الیه نعبد.

انسان در حركات خود حركت اطواری و حركت جوهری دارد كه از حالی به حالی منتقل می گردد تا به كمال برسد.

سیر تكامل انسان معنوی به رهبری ادیان است

انسان معنوی در سیر تكاملی خود از ذره شروع می كند تا ذره ای كه به چشم سر دیده نمی شود بلكه باید یا به چشم عقل دید یا به چشم مسلح دریافت و از این ذره حركت وجودی می نماید تا كمال جسم طبیعی را دریافته و در ضمن حركت مادی به حركت جوهری و كمال معنوی نیز آغاز نمود تا به نقطه غیر قابل ادراك برسند.

این سیر معنوی جز در سایه ی رهبری دین و برنامه ارتقاء آسمانی میسر نیست امكان ندارد در هیچ ملتی هیچ فردی خود به خود به عقل و درایت خویش بدون پیروی از برنامه های ادیان آسمانی بتواند شاهد مقصود را در آغوش بگیرد.

در سلسله انبیاء رشته توحید و درس فضیلت دست به دست از آدم اول تا خاتم النبیین بدون فترت و وفقه انبیاء و اوصیاء بشر را رهبری نموده اند و زمین خالی از حجت نبوده و نخواهند بود چنانچه فرموده لو لا الحجة لساخت الارض به اهلها اگر امام و حجت در میان خلق نباشد زمین اهل خود را فرو می برد و در هم می شكند زیرا امام محور اجتماع بشر است و اجتماع بدون محور ممكن نیست.

حافظ می گوید:



بی پیر مرو تو در خراباب

هر چند كه علم زمینی



[ صفحه 437]



شبان وادی ایمان گهی رسد به مراد

كه چند سال به جان خدمت شعیب كند



و ان من اهل الكتاب الا لیؤمنن به قبل موته و یوم القیمة یكون علیهم شهیدا

(آیه 159 سوره نساء)

انسان بدین مزیت بر سایر حیوانات رجحان و برتری دارد كه مدرك و متفكر و سائر به مقصد كمال است.

و خداوند برای رهبری احساسات و ادراكات و اندیشه و عقل و خرد بشر همه را به پیشوایان آسمانی و كتب سماوی راهنمائی به كمال مطلوب نمود - چنانچه در این آیه تصریح می فرماید بشر را به نام اهل كتاب نامیده و رهبری كرده و ایمان و یقین را قبل از مرگ به آنها آموخته و روز قیامت بر این حقیقت اقامه ی شهادت می فرماید. حیوانات را به انسان سپره و به وسیله آدمیان چوپانی كرده و آدمیان را به وسیله پیغمبران و انبیاء رهبری آموخته و به كمال رسانیده است. حرف ش

شهادت - شهادت مشاهده و دیدن و ملاحظه كردن و گواهی دادن است.

شبیه - شبیه چیزی را گویند صفت مشبهه و اسم فاعل است.

شریعت - شریعت - سرچشمه ی آب گوارای معنوی را گویند - مشرعه آب و شریعه مجاری آب را گویند.

شهید - صفت مشبه و اسم فاعل به جای شاهد و كشته گان راه خدا را شهید گویند.

شرك - به معنی كفر است كسی را شریك خدا در عبادت قرار دادن است.

شحن - شحن كینه و دشمنی و پر كردن ظرفی «مشحون» پر بودن است.

شرب خمر - خوردن مشروب الكلی كه در اسلام حرام است و ابوابی در فقه درباره حدود و دیات آن بیان شده است.